حکمت خدا

تنها نجات یافته کشتی، اکنون به ساحل این جزیره دور افتاده، افتاده بود. او هر روز را به امید کشتی نجات، ساحل را و افق را به تماشا می نشست. سرانجام خسته و نا امید، از تخته پاره ها کلبه ای ساخت تا خود را از خطرات مصون بدارد و در آن لختی بیاساید. اما هنگامی که در اولین شب آرامش در جستجوی غذا بود، از دور دید که کلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود. بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود. از شدت خشم و اندوه در جا خشک اش زد. فریاد زد: « خدایــــــــــــا! چطور راضی شدی با من چنین کاری بکنی؟ » صبح روز بعد با صدای بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید. کشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته، و حیران بودنجات دهندگان می گفتند: "خدا خواست که ما دیشب آن آتشی را که روشن کرده بودی ببینیم."

نظرات 8 + ارسال نظر
علی چهارشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:59 ب.ظ http://www.mygolf.blogsky.com

سلام فاطمه خانوم...
والا برا خودمم پیش اومد
امتحان شیمی داشتیم
۴ گزینه ای بود همه بچه ها پاسخنامه رو داشتندو از روی اون زدند تست ها رو به ما که رسید دبیر فهمیدو پاسخ نامه رو از دوستم گرفت ناراحت و به خدا گفتم خدا این رسمش نبود خوب تست ها رو با ذهن خودم زدم(البته دو سه تاشم امداد های ...دادن)
جواب سوالات اومد تمامه بچه های که تست ها رو از پاسخنامه زدن اشتباه بوده چون پاسخنامه مال امتحان قبلی بوده و اون روز فقط سه نفر دو کلاس نمره بالای صفر اوردن من و دو تن از دوستام
مطلب زیبایی بود
دوستار هلیله
علی

بزرگمهر چهارشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:38 ب.ظ http://bozorgmehram.blogsky.com/

سلام عزیز یه سر بهم بزن
شرمنده از بیمعرفتی من

انجمن پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 05:09 ب.ظ

سلام
آفرین بر شما
.
گفته اند که :
؛ دلا بسوز که سوز تو کار ها بکند
دعای نیم شبی دفع صد بلا بکند؛
.
بله !
سوزش دل و آتش آه آن دلسوخته نیم شبان کار خود را کرد و سفینه نجاتش شد.
.
ملتمس دعا
حاجی

سلام بر حاجی بزرگوار
نماز و روزه هاتون قبول
حاجی کم پیدا هستید
.
زیبا فرمودید بله
ممنون از حضورتان
شاد و سربلند باشید

فرزاد جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:42 ق.ظ http://www.beyram90.blogfa.com

سلام فاطمه خانوم ببخشید
این بیشهر که میگه همون هلیله هست نمیدونستم؟
اونجایی که گفتی عکس هست،رفتم نبود
تو وبلاگ خودت بذار دیگه اذیتمون نکن تو رو خدا
یه کم از اوضاع و احوال هلیله هو واسمون بنویس حتما
موفق باشی بای

سلام آقا فرزاد
خوش اومدی
بله بیشهر همان هلیله است
مگه میشه سایت انجمن پر از عکس های زیبا از بیشهر هست
چشم سعی می کنم ولی عکس هایی که توی سایت انجمن بیشهر هست خیلی زیباست
راستی به وبلاگت اومدم ولی متاسفانه نشد کامنت بذارم پیشنهاد میکنم بری توی بلاگ اسکای
وبلاگ خیلی خوبی داری و البته قالب زیبا
نگفتی چه طور هلیله ما رو می شناسی؟
موفق باشی

بزرگمهر یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 03:57 ب.ظ http://bozorgmehram.blogsky.com/

سلام فاطمه خانوم
بیا تو وبلاگم دارم حسود کشی میکنم
بیا کمک
منتظرم حتما بیا

فرزاد دوشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:37 ق.ظ http://www.beyram90.blogfa.com

سلام فاطمه خانوم
من عید نوروز 89 اومدم هلیله،خیلی گرم بود هلاک شدم
نمیدونم چرا کامنت وبلاگم اینطوری هست.
حتما تغییر آدرس میدم

مهسا پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:03 ب.ظ

سلام خواهره خودم فاطمه جون.خوبی عزیزم؟سری به وبلاگ منم بزن مطلب جدید نوشتم.بیا و نظره واقعیتو بده خوشحال میشم عزیزم.دوست عزیزم اگه امکان داره وبلاگ منو تو لیست پیوند های وبلاگت اد کن.اخه وبلاگمو تازه راه انداختم میخوام که همه داشته باشن.تشکر میکنم.مطالبت خوب بود واقعا.موفق باشی عزیز.خدانگهدار

مهسا پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:09 ب.ظ

فاطمه جون مهسام یادم رفت ادرس وبلاگمو بدم.gheyrat73.blogfa.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد